اتفاق جالبی داره می افته فک کنم!
اینکه میگم فک کنم بابت اینه که هنوز مطمئن نیستم.
اینکه میگم مطمئن نیستم بابت عدم شناختیه که باید داشته باشمه.
اینکه میگم عدم شناختم، بابت عدم ارتباط بیشتر و نزدیکتره.
اینکه میگم عدم ارتباط بیشتر و نزدیکتر، بابت ....
(و از این دست)
.
.
خسته ام از خودم.
اوضاع خوبه ها. دارم کار میکنم. خیلی هم درگیر کارای این مجموعه هستم و دست تنها. اما موضوع بر روی اتفاق دیگه ای هست. دارم اعتماد و اطمینانم را به خودم و از خودم از دست میدم . حس هایی اینچنین. این اصلا خوب نیس. اصلا. اونم تو این سن و شرایط زندگیِ من.