نوشته ها

مکانی برای تنهایی، خواندن، نوشتن و به اشتراک گذاشتن

نوشته ها

مکانی برای تنهایی، خواندن، نوشتن و به اشتراک گذاشتن

خودگـُــریزی

اینقدر ذهن خودم رو درگیر مزخرفات زندگی کردم و اینقدر به گناه و معصیت تن دادم که می ترسم از فکر کردن به خودم.

به نوعی احساس خاصی نسبت به خودم ندارم.

از احساساتم می ترسم جدیدا.

از وارد شدن به رابطه ای جدید که هیچ ، حتی از ورود به مبحث فکر کردن راجع به شخص هم هراس دارم.

مزخرفتر از این نمی شدم.

فکر چنین روزهایی حتی در کابوس هایم هم راهی نداشت.

لعنت به من و به سُست بودنم.

لعنت!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد