-
تفسیر
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 02:38
عشق یک عکس یادگاری نیست؛ عشق محصول ترس از تنها ماندن نیست؛ عشق فرزند اضطراب نیست، عشق آویختن بارانی به نخستین میخی که دستمان به آن میرسد نیست. عشق اگرچه از بطن شوریدگی میروید اما مثل عدد، قانونپذیر است و باقی. - یک عاشقانه آرام اثر نادر ابراهیمی-
-
انقراض
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 03:00
دلم هوای اضطراب، دلواپسی و نگرانی های تامین آرامشِ دوران عاطفیم رو کرده. چه ثانیه های زیبایی بود. حس زندگی تو لحظه لحظه هاش حاری بود و معنا داشت. دلم برای لحظه لحظه و دونه دونه اون وضعیتم تنگ شده. برای تمام اون منِ واقعی. لحظه لحظه خودم! آدرنالین و این خبرها نبود. خودِ حقیقیش بود. و ... و از کادر خارج می شوم! و از...
-
زیباترین
سهشنبه 22 شهریورماه سال 1390 02:27
زیباترین دریا دریایى است که هنوز در آن نراندهایم زیباترین کودک هنوز شیرخواره است زیباترین روز هنوز فرا نرسیده است و زیباترین سخنى که میخواهم با تو گفته باشم هنوز بر زبانم نیامده است . -ناظم حکمت-
-
ببار بر این تنهایی...
سهشنبه 22 شهریورماه سال 1390 02:17
چقدر این دوستداشتنهای بیدلیل خوب است مثل همین باران ِبیسوال که هی میبارد که هی اتفاقا آرام و شمرده شمرده میبارد -سید علی صالحی -
-
قول
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1390 03:19
من چشمانم را می بندم تو هم دریغت را به روی هم نیاوریم که دوریم...!
-
گپ
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 20:36
برای تو از «لنین» حرف میزنم از «چهگوارا» ازنبرد بوسنی و هرزگوین؛ و تو نگاهم میکنی و میپرسی «دوستم داری؟» . . . -سیامک صدیقی-
-
تمنا
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 20:34
مرا بگیر در آغوش لعنتیت عزیز که گریه های من از شب بزرگــــــــــــــتـــــــــــــــــــر شده است... -سید مهدی موسوی-
-
دلم، گهواره، آواز
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1390 12:31
دلم گهواره اسرار و رویاست که بی اواز من مهجور و تنهاست.
-
بی تو خاکسترم
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1390 11:48
بی تو خاکسترم بی تو، ای دوست! بی تو تنها و خاموش مهری افسرده را بسترم. بی تو در آسمان، اخترانند دیدگان شررخیز دیوان بی تو نیلوفران آذرانند. بی تو خاکسترم بی تو، ای دوست! بی تو این چشمه سار شب آرام چشم گرینده ی آهوانست. بی تو، این دشت سرشار دوزخ جاودانست. بی تو مهتاب تنهای دشتم بی تو خورشید سرد غروبم بی تو بی نام و بی...
-
فرهنگ واژه های شخصی
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 23:08
دوست داشتن: حسی که یه عادت نیست!
-
دستانت
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 07:44
بلند ترین کتاب دنیا را مینویسم که یک عمر کاغذ داشته باشد و هی هر صفحهاش را پر می کنم از دستها ی تو و اتفاقات ِ بودار حوالیشان ؛ قول میدهم هر شب سرم را که بگذارم روی یکی از صفحههای کتاب ، آرام بگیرم و تا صبح بخوابم... -محسن شرو-
-
لبت صریحترین آیهی شکوفاییست
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 07:42
لبت لبهی پرتگاه آنجا که باید بگیرم یا پرت شوم... - حسن اسماعیل زاده-
-
غروب
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 07:40
یادم رفت بگویم سرخی غروب را دوست ندارم با دیدن سرخی غروب قلبم تیر میکشد خودم مارلبرو! مغزم هم سوت میکشد هی زیر بار هجوم یکبارهی همهی آنچه فراموش کردم و نکردم.
-
فطره ام
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 07:38
بگیر فـطـره ام اما مخور برادر جان که من در این رمضان قوت غالبم غـم بود! - مهدی اخوان ثالث-
-
معجزه خدا
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 07:35
خدا هر شب معجزه میکند وقتی قلب من در آغوش تو از تپش نمیایستد !
-
جانور درونم آرام شده است
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 07:32
گنجشکها با تو دوستـند گربهها از صدای پایت فرار نمیکنند سوسکها - اگر تو بخواهی - کنار دمپاییها دراز میکشند جانور درونم آرام شده است تو با کدام زبان حرف میزنی؟! - حافظ موسوی-
-
کمی بگشا
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 02:45
تو درها را کمی بگشا که عطر وحشی گل ها بپیچد در اتاق من تو درها را کمی بگشا که شاید سیل لک لک ها نشیند بر رواق من -شمس لنگرودی-
-
تغییر
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 02:10
فصل عوض می شود جای ِ آلو را خرمالو می گیرد جای ِ دلتنگی را دلتنگی -علیرضا روشن-
-
نبض من
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 01:43
صدای قلب نیست صدای پای توست که شب ها در سینه ام می دوی کافی است کمی خسته شوی کافی است کمی بایستی ... -گروس عبدالملکیان-
-
1
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 03:19
ماه رمضان من برای دومین سال دور از خدا بود. حتی سال گذشته که چند روزی را روزه دار بودم امسال هم نشد. 10 روز برنامه ریزی و انتظار برای یه سفر. 10 روز تهیه کردن موزیک های شرایط روحیم، کتابهایی که می خوام برای 5روز خونمشون دوباره تا بهتر بشم و لباسهایی که میخوام راحت باشه روحم باهاشون و ... روز حرکت و آغاز یه سفر پنج...
-
حکایت چشمانت
شنبه 29 مردادماه سال 1390 11:59
بگذار لب هایت برای بوسیدن باشند... تو چشمانت به اندازه کافی حرف برای گفتن دارند ...!
-
به همین سادگی
شنبه 29 مردادماه سال 1390 11:42
به همان سادگی که کلاغ سالخورده با نخستین سوت قطار سقف واگن متروک را ترک می گوید دل دیگر در جای خود نیست به همین سادگی ! -حسین منزوی-
-
...
دوشنبه 17 مردادماه سال 1390 17:17
فَوَرانم از نبودت...
-
گاهی اوقات
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 14:39
گاهی اوقات فکر کردن به بعضیها ، ناخوداگاه لبخندی روی لبانت مینشاند... دوست دارم این لبخندهای بیگاه و این بعضی ها را !
-
پیش از افتتاح
یکشنبه 9 مردادماه سال 1390 17:32
مگسی را کشتم نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است طفل معصوم به دور سر من میچرخید، به خیالش قندم ...یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!! ای دو صد نور به قبرش بارد؛ مگس خوبی بود... من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد، مگسی را کشتم ...! (زنده یاد حسین پناهی)